نام گذاري
باور اغلب پژوهشگران[كدام؟] بر اين است كه واژهٔ استرآباد از دو لفظ «استر» و «آباد» تشكيل شده. استر يا استار در زبان مازندراني به معناي ستاره است؛ در حالي كه همين واژه در زبان فارسي معناي الاغ ميدهد. به گفته برخي مورخان[كدام؟] در زمان زردشت كه ايرانيان ستارهها را مظهر نور مقدس ميدانستهاند، اين شهر را بنا كرده و به نام شهر ستارهها ناميدند.[نيازمند منبع]
همچنين نام اين شهر را برگرفته از نام استر همسر يهودي خشايارشا ميدانند.[۱۰] خواجه ابوالحسن بيهقي در تاريخ خود از اين شهر به لفظ استارباد (estarbad) ياد كرده است چنانكه نام كتاب معروف دكتر منوچهر ستوده يعني «از آستارا تا استارباد» برگرفته از همين نوشتار بيهقي است.
زمينهاي كشاورزي در شرق گرگان
كاسه سراميك با لعاب گرگان. دوره سلجوقي
در زبان پهلوي منطقهٔ گرگان را وُركان يا يا وِهركانه و در زبان يوناني هيركانيا (Hyrcania) و در زبان عربي جُرجان ميگفتند.[۱۱] گرگان از مهمترين منطقهها در زمينه پژوهشها و كاوشهاي باستانشناسي است. در كتاب مقدس ونديداد اوستا گرگان به عنوان نهمين سرزمين مقدس كه اهورامزدا آفريده، ذكر شده است. البته در اين نوشتار منظور از نام گرگان همان شهر تاريخي و باستاني جرجان مخروبه است كه در نزديكي گنبدكاووس قرار دارد.
آثار بدست آمده از تورنگتپه (۱۹ كيلومتري شرق گرگان فعلي) و شاه تپه (۱۶ كيلومتري غرب گرگان فعلي) نشان از حضور و توقف انسان در حدود ۵۰۰۰ سال قبل و در دوره نوسنگي دارد.[۱۰]
نخستين كاوشها در حدود سال ۱۸۴۱ (ميلادي) در زير تپهاي مصنوعي در نزديك شهر گرگان انجام شد كه خزانهٔ معروف استرآباد در آن كشف گرديد. كارشناسان برخي از اشياي موجود در آن خزانه را كه شباهت بسيار با كشفيات تپه حصار دامغان داشته متعلق به هزارهٔ سوم پيش از ميلاد و (نزديك به ۵ هزار سال پيش) دانستهاند.
در پايان سدهٔ ۱۹ در محلي به نام خرگوشتپه در نزديكي گرگان امروز (در قسمت شمال شهر) نيز پژوهشهايي انجام شد، و در سال ۱۹۳۱ يك گروه آمريكايي از دانشگاه پنسيلوانيا به روستاي معروف تورنگتپه در ۲۰ كيلومتري شرق گرگان رفته و به كاوش و بررسي پرداختند و آثاري ارزشمند از تمدن كهن در اين منطقه يافتند. ۲ سال پس از اين در سال ۱۹۳۳، يك گروه باستانشناسي سوئدي به منطقهٔ گرگان آمدند و پس از مطالعهٔ حوزه رودخانهٔ قرهسو يا سياهآب در شمال گرگان اعلام كردند كه بيش از ۳۰۰ تپهٔ تاريخي در اين منطقه وجود دارد كه يكي از آنها شاهتپه بزرگ يا اسلامتپه است كه در ۱۵ كيلومتري شمال غربي گرگان قرار دارد.
در دورهٔ ساسانيان ديوار تدافعي بزرگي در اين منطقه به نام ديوار بزرگ گرگان ساخته شد كه توسط باستانشناسان انگليسي به مار سرخ شهرت يافته است.[۱۲] اين ديوار بزرگ در سدهٔ ۵ ميلادي تكميل شد و بيانگر صنعت پيشرفته تدافعي آن دوران است.[۱۳]
مردم
خانه تقوي
جمعيت اين شهر بنابر سرشماري ۱۳۹۰، ۳۲۹٬۵۳۶ نفر بوده است.[۱]
گرگان طي دورههاي باستاني بيشتر به عنوان شهرستاني در ايالت پارت بهشمار ميآمد و بعدها بخشي از طبرستان شمرده ميشد. شهر گرگان كهن (در نزديكي گنبد كاووس امروزي) در زمان حملهٔ مغول ويران شد و مركز منطقهٔ گرگان به شهر استرآباد منتقل شد.[۱۱] ابوعبدالله مقدسي ميگويد: «زبان كومش و گرگان به هم نزديك است. ها بكار ميبرند و ميگويند هاكن و هاده و آن را حلاوتيست، و زبان مردم طبرستان بدانها نزديك است مگر در آن شتاب است».[۱۴]
دانشنامه ايرانيكا گويش گرگاني را همان زبان مازندراني يا گويشي بسيار نزديك به آن ميداند.[۱۵] لغت نامه دهخدا نيز گويش قديم گرگاني را نزديك به زبان مازندراني و گويشهاي سمناني دانسته و تصريح كرده است كه هنوز هم در روستاهاي اطراف گرگان گويشوران زبان مازندراني زندگي ميكنند.[۱۶] هرچند كه زبان مازندراني خود از ديدگاه تاريخي به همراه چند زبان ديگر، گويشي وابسته به زبان پارتي (زبان پهلوي اشكاني) ميباشد.[۱۷]
نمونههايي از گويش قديم گرگاني در نوشتارهاي فرقهٔ حروفيه بهجا مانده است. در سدهٔ دهم ميلادي كه منطقه گرگان از مراكز بازرگاني و فرهنگي منطقه شد نفوذ زبان فارسي بهويژه از سوي خراسان در گرگان افزايش يافت و در همين سده در شهر گرگان (نزديك گنبد كاووس امروزي) زبان پارسي جاي زبان گرگاني را گرفت.[۱۱]
استرآباد زبان گرگاني را حفظ كرد تا اينكه در دورهٔ بين سدههاي ۱۵ تا پيش از آغاز سدهٔ ۱۹ ميلادي اين زبان در اين منطقه بهطور كل منقرض شد و جاي خود را در استرآباد و پيرامون نيز به فارسي و در بخشي از گنبد كاووس و تركمنصحرا به تركمني داد.[۱۸]
اين گويش پارتي بومي گرگان و خراسان هنوز در مناطقي از شمال خراسان چون سنخواست، راز، گيفان، و شوقان رايج است.[۱۹]
اكثريت جمعيت شهر گرگان با گويش فارسي گرگاني و طبري سخن ميگويند. كتاب اوسانه زندگي با گويش گرگاني نوشته شده است[۳][۴][۵][۱۱][۲۰]
گرگانيها، سادات استرآبادي، مازنيها، تركمنها، سيستانيها گروه كوچكي از مهاجرين قزاق و مهاجراني از ديگر استانهاي كشور همچون سمنان، خراسان و از مردمان ساكن اين شهر هستند.
شماري از قزاقها در فاصله سالهاي ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۱ از شوروي به ايران مهاجرت كرده و در شهرهاي گنبد، بندرتركمن و گرگان مستقر شدند و در هر سه شهر محل سكونت آنها قزاقمحله نام گرفت. بعضي از قزاقهاي استان گلستان هنگام تشكيل كشور قزاقستان، در دههٔ ۱۳۷۰ به آن كشور بازگشتهاند.[۲۱]
تعداد صفحات : 1
درباره ما
موضوعات
لینک دوستان
آمار سایت
پیوندهای روزانه
آرشیو
اطلاعات کاربری
خبر نامه
کدهای اختصاصی